جدول جو
جدول جو

معنی پس و پیش کردن - جستجوی لغت در جدول جو

پس و پیش کردن
اشیایی را که در جایی گذاشته شده جا به جا کردن و جای آن ها را عوض کردن، مردمی را که در جایی جمع شده اند به عقب و جلو راندن
تصویری از پس و پیش کردن
تصویر پس و پیش کردن
فرهنگ فارسی عمید
پس و پیش کردن
(وَ)
تغییر جا دادن بصورتی که آنچه پیش است بعقب برند و عقب را پیش آرند،... مردم را برکنار کردن. به یکسو زدن راه جستن را
لغت نامه دهخدا
پس و پیش کردن
جابجا کردن تغییر جادادن بصورتی که آنچه پیش است بعقب برند و عقب را پیش آرند. یا پس و پیش مردم را. بر کنار کردن بیکسو زدن
فرهنگ لغت هوشیار